۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

سپیده از سیاه ترین نقطه ی شب شروع میشه!

سلام.

عنوان این پست رو خیلی دوست دارم.

و تاکید میکنم"سپیده از سیاه ترین نقطه ی شب شروع میشه"

احساس میکنم برای هرکدوم از ما،تفاسیر خاص خودش رو به دنبال داره که گاه توصیف ناپذیره...

هر کی باشی،هر کجای دنیا که باشی،از یک نظر توی دنیا "بی نظیری"

وبالاخره یه روزی سپیده ی زندگیت از یه جایی طلوع میکنه.و این یعنی دقیقا از اون جایی که تو اصلن انتظارش رو هم نداری.

یه روزی میرسه که زمان،خیلی چیزاها رو به اطرافیانت اثبات میکنه. خلی از خوبی هات رو،محبت هات رو،....همه ی اون خوبی هایی که در حقشون انجام دادی و اونا هیچ وقت نفهمیدند.

بدون برگشتن ورق نزدیکه.دنیا همیشه تنگ و کوچیکه..

یه روزی رو به رو میشی با آرزوت!


+خوب بهش فکرکنید.نتایج جالبی در ذهنتون ایجاد میشه...

+زنده باد





موافقین ۱ مخالفین ۰

فاصله ای به اندازه ی یک نفر!


ما آدم رابطه‌های دو نفره‌ایم. هر چقدر هم زور می‌زنیم که این‌طور نباشیم نمی‌شود. لازم هم نیست که حتما عاشق و معشوق باشیم. ما حتی توی روابط مونث با مونث و مذکر با مذکرمان هم دو نفره‌ایم.جمع حال‌مان را بد می‌کند. باور کن. برای همین است که همیشه بعد از هر قرار دسته‌جمعی نصف‌مان از نصف دیگرمان دل‌گیر می‌شود. همیشه توی این جمع‌ها “من”ی هست که ” تو”یی را دوست دارد و “او”یی که “تو” بیشتر از “من” تحویل‌ش می‌گیری…!

 

                                                                                                       منبع:نیکولا

پی نوشت1:خیلی دلم میخواد هرچه زودتر کتاب"یک عاشقانه ی آرام"رو بخونم.

پی نوشت2:چراغ اینجا بعد از چندماه روشن شد.تبریک.منتظر دست نوشته هام باشید.

ممنون که هستید

موافقین ۳ مخالفین ۰